توضیحات: امبر یکبار دیگر با دوست پسر خود - بهترین دوست ریکی - درگیر شده است و باعث شده او با یک کلید زیر باران قرار بگیرد. اندرو لعنتی ، او را مجبور کرد تا ریکی را برای پناهندگی جستجو کند ، ژاکت سفید خیس شده اش به سینه های گرد خود چسبیده بود ، نوک سینه ها از بین می رفتند ، و پارچه عملا شفاف می شد. امبر لباس های خیس خود را در می آورد اما حواسش به لباس های قدیمی ریکی می افتد - بوی او باعث تپش قلب او می شود و به زودی دستان او نیز دنبال می شوند. او کلیت مشتاق خود را نوازش می کند و تصور می صحنه های سکسی فیلم تاج و تخت کند که او روی سرش افتاده و از خانه دور می شود. بوی او بر او چیره شده بود. شاید او کمی بلند بلند ناله می کند ... عمدا؟
جدیدترین ویدئوها برچسب #اسباب بازی #بدسم #بندگی #هاردکور تماشای