نفرین Sapphic Of The Crystal بهترین بازی سکسی Skull

توضیحات: زنگ خطر در چادر تاریک به صدا در می آید. آدریانا چچیک زنگ ساعت را خاموش می کند و از پتوهایش بیرون می رود. لباسهایش را می پوشد ، چادر را باز می کند و بیرون می رود و زیر آفتاب سوزان نیومکزیکو می رود. از خودش می پرسد کیسا کجاست ، به اطراف نگاه می کند. وقتی کیسا سینز را می بیند ، چشم هایش گرد می شود و شلوار بهترین بازی سکسی تنگ بغل می کند. او چه می پوشد؟! ، آدریانا از او می پرسد. هر چه لعنتی بخواهد ، کیسا با پوزخند شیطنت آمیزی پاسخ می دهد. آدریانا نگران می گوید وقتی در پارک ملی Chaco Canyon ، بسیار دور از تمدن ، تنها هستند ، نباید لباس تحریک آمیز بپوشد. کیسه به آدریانا می گوید و تپانچه ای را که با خود آورده بود چشمک می زند. اما به اندازه کافی با هم صحبت می کنیم ، کیسا با عصبانیت به دوستش می گوید. وقت رفتن است. آدریانا با آهی ، کوله پشتی خود را روی دوش می اندازد و آنها به دنبال دنباله ای حرکت می کنند. خانم ها ساعت ها در جنگل پیاده روی می کنند و کیسا پیشرو است. آدریانا ، دانشجوی کارشناسی ارشد گروه باستان شناسی دانشگاه محلی ، نمی تواند منتظر بماند تا به غاری ناشناخته برسد که برای بررسی در آنجا حضور دارد. کیسا ، دریانوردی با ناخن های سخت ، تقریباً به اندازه دوستش هیجان زده نیست و شکایت دارد که او فقط برای نگهداری از آدریانا آنجاست. با ادامه مسیر ، کیسا نمی تواند با آدریانا معاشقه نکند ، اما آدریانا این کار را نمی کند و به دوستش یادآوری می کند که او ازدواج کرده است. وقتی به یک صخره بلند با دهانه ای کوچک که به غار منتهی می شود می رسند ، مکالمه آنها کوتاه می شود. آدریانا به آن نگاه می کند و شگفت زده می شود که هیچکس قبلاً آن را ندیده است. کیسا بالا رفتن از ورودی شیب دار غار را همراه با آدریانا آغاز می کند. طولی نمی کشد که آدریانا چشم خود را به کیسا از دست می دهد ، که از کنار صخره به سرعت حرکت می کند. پس از یک صعود طولانی و طاقت فرسا ، آدریانا سرانجام به غار می رسد. وقتی فانوس کمپینگ LED خود را روشن می کند ، شوکه می شود که متوجه می شود کیسا درست در کنار او ایستاده است. او به آدریانا نوک پیکان می دهد و به او می گوید در حالی که منتظر بود آن را پیدا کرد. آدریانا هیجان زده است زیرا شبیه به نوک پیکان مایاها است و کیسا به او می گوید که می تواند به او نشان دهد کجا را پیدا کرده است. کیسا آدریانا را به اعماق غار می برد و او را به جایی می برد که نوک پیکان را پیدا کرد. آدریانا که مشتاق است ببیند چه اسرار دیگری در آنجا دفن شده است ، روی زانو در می آید و خاک کف غار را الک می کند. لحظاتی بعد ، آدریانا از یافتن نوک پیکان بسیار خوشحال می شود و از آن عکس می گیرد. وقتی نگاهی به عکس می اندازد ، متوجه چیزی در آن می شود ، چیزی عجیب ، شیئی براق که از زمین بیرون زده است. آدریانا که بر کنجکاوی غلبه کرده است ، بیل کوچک تاشو را از بسته خود بیرون می آورد و شروع به کندن خاک می کند و از کیسا می خواهد چراغ را در حالی که شیء مرموز را از خاک بیرون می کشد نگه دارد. این تکه بلور کوارتز دودی به اندازه یک مشت انسان است. تقریباً به نظر می رسد که به شکلی حک شده است. آدریانا یک بطری پلاستیکی آب از کوله پشتی خود بیرون می آورد و تکه های کوارتز را شستشو می دهد تا مشخص شود که به شکل جمجمه انسان تراشیده شده است. آدریانا وحشت زده است و می گوید می تواند صدها سال عمر کند ... یا هزاران سال. یا ... می توان آن را هفته گذشته حک کرد ، کیسا اشاره می کند. آدریانا پاسخ می دهد که بعید است زیرا نشانه هایی از هوازدگی شدید در سطح وجود دارد ، که نشان می دهد هر چیزی که روی آن حک شده است مدتی پیش چنین کرده است. آدریانا فانوس را نزدیک می کند و جمجمه بلوری را از نزدیک بررسی می کند. چشمان آدریانا با تعجب گرد می شوند زیرا ناگهان نوری از جمجمه بیرون می زند و روز به روز روشن تر می شود. همانطور که کیسا به نظر می رسد ، آدریانا مضطرب می شود زیرا درخشش جمجمه روشن تر و روشن تر می شود و در چشمان آدریانا منعکس می شود. ناگهان صدای کیسا در خلسه آدریانا قرار می گیرد و از او می پرسد خوب است؟ آدریانا سرش را به سمت واقعیت تکان می دهد و در گیجی پلک می زند. نفس می کشد و می گوید بهتر است به اردوگاه برگردند. بعداً ، در چادر آنها ، کیسه خواب می گیرد در حالی که آدریانا جمجمه را بیشتر بررسی می کند و با چراغ قوه از نزدیک به آن نگاه می کند. ناگهان دوباره شروع به درخشش می کند و آدریانا با جمجمه قفل می شود
جدیدترین ویدئوها برچسب #بابانوئل #و #پس تماشای